loading...
دانلود رمان | دانلود رمان عاشقانه | رمان زیباچه,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور | دانلود رمان ایرانی و خارجی جدید| رمان زیباچه,دانلود رمان |
زیباچه بازدید : 447 پنجشنبه 23 اسفند 1397 نظرات (0)

دانلود رایگان رمان دانلود رمان نوای قلب ماه راز بدون سانسور نسخه pdf و تبلت و موبایل اندروید و ایفون با لینک مستقیم

 

 

 

نام رمان : نوای قلب ماه راز

ژانر : عاشقانه

ارائه دهنده : پرتال زیباچه

 

مقدمه :

این روزها که ما تنهاییم و دلمون می‌خواد یکی باشه که وصله تنمون و از خودمون باشه رو پیدا نمی‌کنیم چه بسا که سخت میشه پیدا کرد تا تکیه‌گاهی پیدا کنی که سرت و بذاری رو شونه‌اش و مظلومانه گریه کنی. بگذار بگویند دلی است که محتاج دلدار است. دلدار دلی وصله به دل میثم و حسرت است. حسرتی که با از دست دادن مادربزرگش و با ورود به خانواده جدید با نام دیگرش ماه راز زندگی جدیدی را آغاز می‌کند. حسرت دختری تنها، که فکر می‌کرد همه درهای خدا به روی او بسته شده، با آن حال هنوز ایمان خود به خدا را از دست نداده است و امیدوار است. زندگیِ ماه راز با ورود دکتر میثم فلاحی در کل تغییر می کند. و اتفاقاتی بین عشق و قلب و زندگی در پیش دارد.

 

خلاصه رمان نوای قلب ماه راز :

حسرت، دخترکی تنها بدون هیچ خانواده‌ای که تنها امیدش مادربزرگش بوده و هست. کسی که پس از ۱۴ سال او را بزرگ کرد تا اینکه به ۲۰ سالگی رسید. ۱۴ سال پیش یک تصادف، خدا خانواده حسرت را از او گرفت. مادر و پدرش و برادر بزرگش را. حسرت خود به تنهایی، پیشرفت کرد و به دانشگاه رسید و در رشته مورد علاقه‌اش کنکور داد و رتبه تک رقمی را آورد و به عنوان یک دانشجوی نمونه در دانشگاه پذیرفته شد. و تحصیل او در دانشگاه آغاز شد. امشب، شب است. شبِ هوای من. یک شب بارانی. برای دل تنهای من. حسرت، همانند اسمش در طول سال‌های زندگی‌اش سختی‌های فراوانی کشید و رنج‌های بسیاری را متحمل شد. در واقع عمر شادی‌های او خیلی کم بود. ته مایع شادی‌های او به خاطر حضور گرم مادربزرگش است که او را بزرگ کرده و حیات بخشیده. حسرت با آن حالی که خانواده‌اش را از دست داد و سختی‌های زندگی را پشت سر نهاد. ولی، هرگز لحظه‌ای در دل نگفت ” خدایا تو مقصر مرگ خانواده‌ی منی” تقدیرش همین بوده و خدا را بی‌انصاف تلقی نکرد و همه چیز را به دست سرنوشت سپرد. او به قسمت روزگار اعتقاد داشت. او در همه حال خدا را تکیه گاه خود قرار داد و امیدش را نسبت به او از دست نداد. با اینکه زیاد اهل نماز و قرآن نبود. اما، دوست داشت و دارد. و در ماه‌های محرم و رمضان و… سجده شکر و نمازش را به جا می‌آورد. امشبم را قرار است با تو، سپری کنم. خداوندا… یه امشب را به من فرصت بده که، با باران آسمانت خیس‌تر از هر باران شوم.

 


لینک های دانلود :

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 27
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 25
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 142
  • بازدید ماه : 721
  • بازدید سال : 6,272
  • بازدید کلی : 340,599